پارسي يار
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
RSS
عسل فروش شهر تلخي
پيام هاي برگزيده مجله پارسي نامه اتاق پيشنهادات پارسي نامه همه‌ي پيامهاي پارسي يار
عسل فروش شهر تلخي
استان خراسان رضوي / مشهد
پيام هاي برگزيده مجله پارسي نامه اتاق پيشنهادات پارسي نامه همه‌ي پيامهاي پارسي يار
برگزيدگان مجله در اسفند 1403
1 - عارفانه هاي يک دوست
1 - جوادتبريزي
2 - .: ام فاطمه :.
2 - * راوندي *
سي رتبه برگزيده بر اساس تعداد کل پيام در مجله
1 - آواي روستا
2 - « لنگرودي »
3 - *ابرار*
4 - ذره بين زنده
5 - * گل نرگس *
6 - تبسم بهار ♥
7 - قافيه باران
8 - خادمة الشهدا
9 - علي در کلبه درويشي
10 - محمد_عابديني
11 - ياسيدالکريم
12 - هما بانو
12 - * کميل *
13 - .:راشد خدايي:.
14 - *بنت فاطمه*اظهر
15 - گلهو قطعه اي ازبهشت
16 - انديشه نگار
17 - *زهرا.م
18 - مجنون الحسين ع
19 - *ميثم*
20 - ||عليرضا خان||
21 - شبستان نور
22 - * هاتف *
23 - در انتظار آفتاب
24 - «امير معظم»
25 - *قاصدك*
26 - ♥ ح. بالايي
27 - ساعت يك و نيم
27 - محمد جواد س
28 - شهريار کوچه ها
28 - مهسا خانوم
29 - ميراب عطش
30 - قلمدون
30 - *سحربانو*
+
سلام
4 نظر بعدي ...
همه 15 نظر ...
4 نظر قبلي ...
@};- - :. پژواک .:
به به عمو چه طوره - عسل فروش شهر تلخي
4 نظر بعدي ...
همه 15 نظر ...
4 نظر قبلي ...
عليک سلام شما خوبين 3N Rocket - عسل فروش شهر تلخي
@};- - :. پژواک .:
+
روزي دو مسيحي خسته و تشنه در بيابان گم شدند.ناگهان از دور مسجدي را ديدند. ديويد به استيو گفت: به مسجد كه رسيديم من ميگويم نامم امين است تو بگو نامم محمد است. استيو گفت: من به خاطر آب نامم را عوض نميكنم.
به مسجد رسيدند. ملا گفت نامتان چيست؟ يكي گفت نامم استيو است و ديگري گفت نامم امين است. ملا گفت: براي استيو آب بياوريد وشما امين جان، شرمنده. چون ماه رمضونه بايد تا افطار وايسي!!!!
:)))))
+
دوستان من حدود سه سال تو پارسي هستم هميشه هم باخنده وارد شدمو با خنده هم رفتم کلي هم دوست بامرام پيداکردم که قدر يک دنيا برام ارزش دارن اما يک بيماري قديمي داره چند روزيه منو اذيت ميکنه فکر کنم کم کم داره وقتش ميرسه ...اين پست رو ميزارم تا اگه کسي ازدست من ناراحت شده منو حلال کنه اگه اذيتي کردم ناخواسته توهيني شده حلالم کنيد ممنون @};- @};- @};-
سلام....ايشالا خدا همه مريض ها رو شفا بده شما رو هم همين طور: ) - DARYAEI
+
اعتراف ميکنم که بچه بودم دوست داشتم دندون پزشک بشم، يه بار تو بازي بزور خواهرمو خوابوندم و دندون لقشو با نخ کندم
+
بچه ها ميدونيين نانسي عينکي کجاست چند وقتيه نمياد؟؟؟؟
جون من ؟ - عسل فروش شهر تلخي
دمت داداش - عسل فروش شهر تلخي
مرسي - عسل فروش شهر تلخي
salam bache ha...ye moshkeli pish umade vasam...kampiuteramo harkari mikonam farsi nemishe... - :. پژواک .:
+
چون به کام دل نشد دستي در آغوشت کنم
ميرم تا در غبار غم فراموشت کنم
سر در آغوش پشيماني گذارم تا تو را
اي اميد آتشين با گريه خاموشت کنم
+
يه روز غضنفر ميره بانک تا چکش رو نقد کنه. بانکيه بهش ميگه چک سيباس؟ غضنفر جواب ميده نه! مال گردوهاي پارساله
+
در محفل خود راه مده همچو مني را / افسرده دل افسرده کند انجمني را
ما افسرده دلان ساکن کوي غم و درديم / در عشق شکست خورده ولي توبه نکرديم:'(
+
نکه بي باده کند جان مرا مست کجاست؟
وآنکه بيرون کند از جان و دلم دست کجاست؟
وآنکه سوگند خورم ، جز بسر او نخورم
وآنکه سوگند من و توبه ام اشکست کجاست؟
وآنکه جانها بسحر نعره زنانند ازو
وآنکه ما را غمش از جاي ببردست کجاست؟
جان جانست و گر جاي ندارد چه عجب؟!
اين که جا مي طلبد در تن ما هست کجاست؟
پرد? روشن دل بست و خيالات نمود
وآنکه در پرده چنين پرد? دل بست کجاست؟
عقل تا مست نشد چون و چرا پست نشد
وآنکه او
او مست شد از چون و چرا رست کجاست؟ - عسل فروش شهر تلخي
+
تو مي ري و من فقط نگاهت ميکنم تعجب نکن که چرا گريه نمي کنم بي تو يک عمر فرصت براي گريستن دارم ،اما براي تماشاي تو همين يک لحظه باقيست.
▌► | ► | ◄