با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+زرتشت را بديدند مشعل و جام آب در دست
پرسيدند: کجا ميروي؟
گفت:ميروم با اين اتش بهشت را بسوزانم
و با اين اب جهنم را خاموش کنم تا مردم خدارا فقط بخاطر
عشق به او پرستش کنن، نه بخاطر عياشي در بهشت و ترس از جهنم.
+کلماتم را
در جوي سحر ميشويم
لحظههايم را
در روشني بارانها
تا براي تو شعري بسرايم، روشن
تا که بيدغدغه بيابهام
سخنانم را
در حضور باد
اين سالک دشت و هامون
با تو بيپرده بگويم
که تو را
دوست ميدارم تا مرز جنون
دکتر محمدرضا شفيعي کدکني
+شب سرديست ، دلم ديده تر مي خواهد
دل ِ آشفته من از تو خبر مي خواهد
قهوه و شعر و خيال ِ تو و اين باد خنک
باز لبخند بزن ، قهوه شکر مي خواهد
امشب آبستنم از تو غزلي شور انگيز
باخبر باش که اين طفل پدر مي خواهد
غارتم کرده اي و خنده کنان مي گويي
صيد دل از کف يک سنگ هنر مي خواهد
ترس در جام دلم ريخت، در اين راه اگر…؟
يادم آمد سفر عشق جگر مي خواهد
صفورا يال وردي
+يک جــــــور نباش تا نگويم مجهول
در سوره ي فيل چون کعصفن مأکول
اصلن تو بگو چه فرض کردي مارا؟
لاحــــــول ولا قــــــوه الا : محلول !!
(سيد عليرضا رئيسي گرگاني)
+به سلامتي اونايي که هم دل دارن هم معرفت
اما کسي رو ندارن...
به سلامتي اونايي که تک پرن و با هر آشغالي نميپرن...
به سلامتي تلخي روزگار که خيلي چيزارو ميشه خواست
اما نميشه داشت...
به سلامتي اونايي که غرور دلشون له ميشه
ولي به حرمت رفيقشون فقط خون دلشو ميخورن وبه سلامتي خودم که شامل همش ميشم:'(
+يک زمان غافل شدم صد سال راهم دور شد
آنقدر بيراهه رفتم تا چشمم کور شد
در دياري که در آن نيست کسي يار کسي
يا رب اي کاش نيفتد به کسي کار کسي
در دياري که درآن يار قاضي باشد
محکوم شدن به چوبه ي دار عشق است...
+شناسنامه زندگي
نام:رنج
نام پدر:مشقت
شهرت:اواره
شغل:ولگردي
محل صدور:دنياي فراموش شدگان
شماره شناسنامه:0000
نام مادر:سلطان غم
نام همسر:گريه
دين:بي دين
محل کار:شرکت نا اميدي
محل سکونت:شهر مکافات
محکوميت:زندگي کردن
جرم:به دنيا امدن
هدف:دنياي اخرت
تاريخ تولد:هزاروسيصدوهيچ
گروه خوني:نفت سياه
ادرس:خيابان بدبختي
چهارراه تنهايي
کوچه دربدري
بلوک بي نهايت