پيام
+
روزي دو مسيحي خسته و تشنه در بيابان گم شدند.ناگهان از دور مسجدي را ديدند. ديويد به استيو گفت: به مسجد كه رسيديم من ميگويم نامم امين است تو بگو نامم محمد است. استيو گفت: من به خاطر آب نامم را عوض نميكنم.
به مسجد رسيدند. ملا گفت نامتان چيست؟ يكي گفت نامم استيو است و ديگري گفت نامم امين است. ملا گفت: براي استيو آب بياوريد وشما امين جان، شرمنده. چون ماه رمضونه بايد تا افطار وايسي!!!!
:)))))
*ليلا*
93/4/12
ღೋاحرار
ههههههههههه
*ليلا*
@};-